فرشته ها ههم دزدی می کنند....

نوشته شده توسط : خادم سایبری

 اسمش امیر بود. کارش معبر زدن از معبر مین ها بود، اما به دل خیلی ها معبر می زد. مرگ را هم به سخره گرفته بود. آنقدر محبوب بود که فرشته ها بدنبال دزدیدنش از روی زمین نقشه می کشیدند. چند باری بازی با مین ها کار دستش داد و یک بار کف پایش را به دست مینی سپرد. وقتی از او شرح ماجرا را می ‌پرسیدی کل آن را با این جمله جواب می‌ داد که «صدام پایم را گاز گرفته»! همسنگرانش خوشحال بودند که اورا از چنگال فرشته ها در آورده بودند و به عنوان یادگاری دفاع مقدس برای خود نگاه داشته اند. اما امیر چشمانش به آسمان بود. به دنبال رد پرهای بال همسنگرانش. سال ها بعد امیر دلش تاب نیاورد. دوباره راهی سرزمین عشق شد. اما اینبار فرشته ها زرنگتر بودند و امیر را طوری از زمینی ها دزدیدند که اثری از او بجای نماند. امیر در میان مین ها و هزاران پوند مواد منفجره راهی به دل آسمان باز کرد و زمین را به اهلش سپرد و رفت.... آری فرشته ها هم دزدی می کنند...

شهید امیر اسدی
برای دریافت سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید

پ,ن: حرف دل یکی از فرزندان شهید امیر اسدی :‌ بابا جون شهید گمنام نیستی اما خوب میدونم که گمنامتر از شهدای گمنامی به قول شهید آوینی:"گمنامی برای شهرت پرستان درد آور است وگرنه همه اجرها در گمنامی است..."

شادی روح این شهید بزرگوار صلوات....

ادامه مطلب 24 برنامه که شهید با خودش قرار گذاشته بود انجام بدهد...


فرزند شهید امیر اسدی:

ورق زدن دفترچه ای که دست خط بابا است خیلی لذت بخشه یکدفعه اشک تو چشمات جمع میشه و دلتنگی همه وجودتو میگیره و از ته دل آه میکشی و آرزو میکنی کاش به گذشته بر میگشتی یا روال زندگیت طوری بود که الان بابا کنارت بود...

ورق زدن دفترچه ای که یکدفعه به صفحه ای بر میخوری که میتونی براساس اون باباتو بهتر بشناسی و بفهمی مردی که سالها پدرت بود چقدر حواسش به تک تک کارهاش بودو واسه همه اش برنامه داشت

عجیب دلت میگیره که این شناخت چقدر دیره ...

بابا تو دفترچه یادداشتت 24 برنامه که با خودش قرار گذاشته که تک تکتشونو اجرا کنه ...

و تو اجراشون موفق شده که امروز بابای من به بزرگترین آرزوش که شهادت بود رسیده ...

باور کنیم که شهادت رو به حرفها و ادعا ها نمیدن شهادت رو به عمل میدن ...

بابا جون افتخارم اینه که فرزند همچین پدری هستم ...

کمکم کن که شاید من هم از ادعا به عمل برسم ...

این هم برنامه بابای عزیزم:

1-غیبت

2- کم خوری

3-حداقل یکماه روزه در پاییز و زمستان

4-کم سخن گفتن و سکوت

5-ذکر خدا و یاد خدا همواره

6-نماز با حضور اول وقت بهر قیمتی

7-نماز در مسجد و با جماعت (پ.ن :یاد وقتایی افتادم که میرفتین دنبال بابا بزرگ و میرفتیم مسجد باهم ...)

8-پنجشنبه ها امامزاده ها یا قبرستان

9-ورزش هرروز حداقل یکساعت

10-جمعه نماز جمعه

11-حداقل شب جمعه نماز

12-برنامه شب جمعه

13-بعد از هر نماز یک صفحه قرآن

14-مطالعه نهج البلاغه

15-کمک در خانه

16-عدم دستور

17-مطالعه مستمر(پ.ن :یاد کتاب های بی شمار کتابخونه خونه که هر کدومو که بر میداشتم کنارشون پر بود از دستنوشته ها نکات و خلاصه های شما ...دفترهای بزرگ خلاصه برداری و مطالب تازه ای که برای حضور در کلاس درس مطالعه میکردی...بخصوص دفتر بزرگ خلاصه برداری تفسیری قرآن ...)

18-تحصیل(پ.ن :یاد صندلی خالی افتادم که سر جلسه کنکور جای شما دسته گل بود ...)

19-مردم داری

20- خوش برخوردی

21- پرهیز از (نتونستم بخونم )

22- رانندگی با حوصله (پ.ن :یاد شوخی های وقت رانندگی .یاد دختر همسایه که میگفت رانندگی فقط رانندگی آقای اسدی)

23- بخشش و گذشت

24-محاسبه روزانه و توبه مستمر

پ.ن :بابا جون کمکم کن منم مثل شما بشم ...




:: بازديد از اين مطلب : 760
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
تاريخ انتشار : یک شنبه 10 آذر 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با اين پست
ليست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


نوروز تان فاطمی

اشکان دو چشمان ترم چون دریاست/ امسال تمام روزیم از زهراست(س)/ از بوی تنور فاطمه(س) فهمیدم/ سالی که نکوست از بهارش پیداست/ سال نو مبارک/
اين وبلاگ تحت حمايت هيچ ارگان و نهادي نمي باشد و در جهت مقابله با تهاجم فرهنگي توسط افسران جوان جنگ نرم در استان مرکزی طراحي شده است طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه هرگونه کپی برداری بدون ذكر منبع ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد و شرعا حرام می باشد . معبر سایبری ساوه از جمعی وبلاگ های ارزشی استان مرکزی